کد مطلب:30012 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

اوَیس قَرَنی












اُوَیس بن عامر بن جَزْء مُرادی قَرَنی، پاكْ نهادی نیك اندیش و از چهره های پرفروغ تاریخ اسلام است. او به روزگار پیامبر صلی الله علیه وآله اسلام آورد؛ امّا ایشان را ندید.[1] از این رو، او را در شمار تابعیانْ یاد كرده اند.

پیامبر صلی الله علیه وآله او را بهترین و برترینِ تابعیان شمرده است[2] و بر شفیع بودن او در قیامت - كه كسان بسیاری را شفاعت خواهد كرد - تصریح كرده است.[3] او را یكی از زهّاد مشهور[4] و از هشت زاهد معروف [ صدر اسلام] برشمرده اند.[5].

اویس در جریان های اجتماعی حضور آشكاری نداشته؛ ولی در عبادت، بسی سختكوش بوده است. آورده اند كه او گاهی شب را یكسر در سجود به سر می برد.

اویس در جنگ های جمل و صِفّین،[6] شركت كرد و در صفّین تا مرز شهادت با مولاعلیه السلام پیمان بست و در همان نبرد، خونین چهره، شهد شهادت نوشید[7] و در همان مكان به خاك سپرده شد.[8].

توصیف امام موسی بن جعفر علیهما السلام از اویس، یاد كردنی است كه فرمود:«چون قیامت برپا گردد و ندا دهنده ای ندا در دهد:"حواریان علی كجایند ؟"، عمرو بن حَمِق و... و اویس به پا خواهند خاست».[9].

6433. رسول خدا صلی الله علیه وآله:دوست من از میان این امّت، اُوَیس قَرَنی است.[10].

6434. صحیح مسلم - به نقل از اُسیر بن جابر -:چون نیروهای كمكی یَمَن بر عمر وارد می شدند، از ایشان می پرسید:آیا در میان شما، شخصی به نام اویس بن عامر هست؟ تا این كه به اویس رسید.

عمر پرسید:تو اویس بن عامری؟ گفت:آری. گفت:از [قبیله] مراد و از تیره قَرَن؟ گفت:آری. گفت:آیا تو پیسی ای داشته ای كه بهبود یافته و جز به مقدار درهمی نمانده است ؟ گفت:آری. گفت:آیا مادر داری؟ گفت:آری.

گفت:شنیدم پیامبر خدا می گوید:«اویس بن عامر با نیروهای كمكی یمن به نزد شما می آید. او از قبیله مراد و از تیره قَرَن است و پیسی ای داشته كه بهبود یافته و جز به مقدار درهمی نمانده است، و مادری دارد كه با او مهربان و نیك رفتار است. اگر از خدا چیزی بخواهد، به او می دهد. پس اگر توانستی، از او بخواه تا برایت آمرزش بخواهد». پس برای من آمرزش بخواه.

اویس هم [ برای عمر، آمرزش] خواست.

عمر به او گفت:قصد كجا داری؟ گفت:كوفه. گفت:سفارش تو را به كارگزار آن جا نكنم؟ گفت:دوست تر دارم كه با توده مردم باشم.

در سال بعد، مردی از بزرگان كوفه به حج آمد و عمر را دیدار كرد. عمر از اویس، جویا شد. گفت:او را ترك كردم كه اثاث خانه اش كهنه و اندك بود.[11].

6435. المستدرك علی الصحیحین - به نقل از عبد الرحمان بن ابی لیلی -:در جنگ صِفّین، كسی از میان یاران معاویه، خطاب به یاران علی علیه السلام ندا درداد:آیا اُوَیس قَرَنی در میان شماست؟ گفتند:آری. پس مَركبش را راند تا داخل آنان شد. سپس گفت:شنیدم كه پیامبر خدا می فرمود:«بهترینِ تابعیان، اویس قرنی است».[12].

6436. حلیة الأولیاء - به نقل از اصبغ بن زید -:تنها مانع اویس از آمدن به نزد پیامبر خدا، نیكیِ او به مادرش بود.[13].

6437. خصائص الأئمّة - به نقل از اصبغ بن نُباته -:با امیر مؤمنان در صِفّین بودم. 99 نفر با او پیمان بستند. فرمود:«پس صدمین نفر كجاست؟». پیامبر خدا به من فرموده است كه امروز، صد نفر با من بیعت می كنند».

مردی پشمینه پوش كه دو شمشیرْ حمایل كرده بود، درآمد و گفت:دستت را بده تا با تو بیعت كنم.

فرمود:«بر چه بیعت می كنی؟». گفت:بر بذل جانم در راه تو.

فرمود:«تو كیستی؟». گفت:اویس قرنی ام.

سپس بیعت كرد و هماره در پیش روی وی می جنگید تا به شهادت رسید و او را در میان پیاده نظام لشكر، كشته یافتند.[14].

6438. امام كاظم علیه السلام:چون روز قیامت شود،... ندا دهنده ای ندا در می دهد:حواریان علی بن ابی طالب، وصیّ محمّد بن عبد اللَّه پیامبر خدا كجایند؟ پس عمرو بن حَمِق خُزاعی و محمّد بن ابی بكر و میثم بن یحیی تمّار (هم پیمان بنی اسد) و اویس قرنی بر می خیزند.[15].

6439. الأمالی:به اویس بن عامر قرنی گفته شد:ای ابو عامر! چگونه صبح كردی؟ گفت:چه گمان می بَرید به كسی كه مسافرِ راه آخرت است و هر روز، مرحله ای را طی می كند، در حالی كه نمی داند در پایان سفر به بهشت در می آید یا به دوزخ؟[16].

6440. حلیة الأولیاء - به نقل از اصبغ بن زید -:اویس قرنی چون شب می شد، [ گاه ]می گفت:امشب، شب ركوع است. پس ركوع می كرد تا صبح می شد و گاه می گفت:امشب، شبِ سجود است. و سجده می كرد تا صبح می شد.

چون شب می شد، هر چه خوراك و لباس اضافی در خانه داشت، صدقه می داد و سپس می گفت:بار خدایا! از من درباره كسانی كه گرسنه و برهنه مُرده اند، بازخواست مكن.[17].

ر. ك:ج 5، ص 32 (پیوستن نیروهای كوفه به امام).

ج 6، ص 149 (شهادت اویس بن عامر قرنی).









    1. تاریخ دمشق:415/9، حلیة الأولیاء:86/2، اُسد الغابة:331/332/1.
    2. صحیح مسلم:223/1968 4، الطبقات الكبری:163/6.
    3. المستدرك علی الصحیحین:5721/58/3، المصّنف، ابن ابی شیبه:50/539/7.
    4. اُسد الغابة:331/332/1، تاریخ الإسلام:555/3.
    5. تهذیب الكمال:4996/219/24، تاریخ دمشق:250/50.
    6. ر. ك:ج 5، ص 170 (پیوستن نیروهای كوفه به امام) و ص 309 (یاران برجسته امام).
    7. ر.ك:ج 6، ص 149 (شهادت اویس بن عامر قَرَنی).
    8. المستدرك علی الصحیحین:455/3، اُسد الغابة:331/333/1.
    9. رجال الكشّی:20/41/1، الاختصاص:61، روضة الواعظین:309.
    10. الطبقات الكبری:163/6، تاریخ دمشق:442/9.
    11. صحیح مسلم:225/1969/4، المستدرك علی الصحیحین:5719/456/3.
    12. المستدرك علی الصحیحین:5717/455/3، الطبقات الكبری:163/6. در نقل الطبقات الكبری آمده است:«از بهترینِ تابعیان».
    13. حلیة الأولیاء:87/2.
    14. خصائص الأئمّةعلیهم السلام:53، رجال الكشّی:156/315/1. نیز، ر. ك:الإرشاد:315/1.
    15. رجال الكشّی:20/41/1، الاختصاص:61، روضة الواعظین:309.
    16. الأمالی، طوسی:1328/641.
    17. حلیة الأولیاء:87/2.